سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پسر مقدس

قطار خوشبختی چهارشنبه 87/3/8 ساعت 10:44 عصر

در ایستگاه قطار به انتظار نشسته ام. می گویند قرار است قطار خوشبختی بیاید. سالهاست که

در این ایستگاه به ریل های زندگی چشم دوخته ام تا ببینم چه موقع چرخ های قطار خوشبختی بر روی این ریل ها خواهد لغزید.

صدای سوت قطار می آید و کم کم قطار را می بینم، می گویند قطار زندگی است، سفید، سفید، سفید.

صدای گریه نوزادی با صدای سوت قطار به گوشم می رسد، نوزاد اولین نفس عشق را در قطارمی کشد،

به سرعت باد از کنارم می گذرد و من به انتظارنشستم. باز صدای سوت قطار سکوت مرا می شکند،

می گویند قطار عشق است.

قطار می رود ...


نوشته شده توسط: رعد سیاه


خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
36557


:: بازدیدهای امروز ::
35


:: بازدیدهای دیروز ::
88



:: درباره من ::

پسر مقدس

:: لینک به وبلاگ ::

پسر مقدس


:: آرشیو ::

سری اول
سری دوم
سری سوم
پاییز 1387
بهار 1387
دی 1387
مهر 1387



:: لوگوی دوستان من ::




:: خبرنامه ::

 

:: موسیقی وبلاگ::


:: وضعیت من در یاهو::

یــــاهـو